فقدان شایستگی، حتی به اندازه‌ی تعویض صندلی؟!

اینها صندلی ترمینال دوی فرودگاه مهرآباده. اگه از اونجا سفر کرده باشید ممکنه این سوال برای شما هم پیش اومده باشه:

این صندلیها متعلق به چه دورانی است؟

الف) دوران سلطنت پهلوی ها

ب) هزار سال پیش

ج) هزار و چند سال پیش

د) دوره ی پارینه سنگی

با پرسش در خصوص زمان تعویض اینها نه خودم رو سبک می‌کنم، نه شما، نه سازمان هواپیمایی، نه توپولوف و نه برادران رایت را!

گربه لوس

جلوی یه رستوران بین راهی این گربه که انگار بدجور کمبود محبت داشت خودشو لوس می کرد. با پا گردنش رو نوازش کردم. صفا می کرد حیوون!
ماشین که خواست راه بیفته حالش گرفته شده بود از اینکه رفیق تازه اش داشت می رفت. احتمالا تو خماری محبت می موند تا وقتی ماشین دیگه ای نگه داره و مسافر دیگه ای حوصله نوازش یه گربه ی آواره رو داشته باشه.

مدرسه استثنائی ها

عکس ها: ناصر عظیمی، خبرگزاری فارس

در رابطه با حماسه ی صندلی های خالی

جهت حفظ آبرو و ذوق زده شدن رئیس دولت (از همانهایی که با دیدن مردمِ نامه به دست در شهرستانها نشان می دهد) پیشنهاد می شود در سفرهای آتی مقادیر زیادی ساندیس و کیک نیز همراه با کاروان عظیم همراه ایشان به نیویورک برده شود و در میان حاضران توزیع گردد.
همچنین ترتیباتی اتخاذ شود تا چهره های سیاسی حاضر در سالن بتوانند با تحویل نامه های خود مبالغی مشابه «همایش ایرانیان خارج از کشور» از آقای مشایی دریافت کنند تا انگیزه ای برای حضور در سالن داشته باشند.
همچنین اینجانب هر چه دقت کردم، اثری از هاله نور در تصاویر سفر اخیر ندیدم. آیا خدای ناکرده مقامات معنوی رئیس محترم دولت نزول داشته؟ نکند خدای نکرده کشتارها و تجاوزها و شکنجه ها و گرسنگی مردم و ... بر وجود مقدس ایشان اثر گذاشته باشد!
نمای بزرگتر عکسها را از اینجا و اینجا ببینید.

عکس: حلزون

این عکسا با موبایل تو گیلان گرفته شده. بین اهالی وبلاگستان کسی رو داریم که از جانور شناسی سررشته داشته باشه؟ دلم می خواد بدونم دلیل احتمالی جمع شدن این همه حلزون اون هم رو تنه یه درخت قطع شده چیه؟!

عکس: تصادف

این داستان واقعی است (و احتمالاً بارها نمونه اش را دیده اید):
صدای موسیقی داخل ماشین را از چند صد متری می توان شنید. جوانک پا را روی گاز ماشین بابا می گذارد و سرعت را بیشتر و بیشتر می کند. لذت سرعت با نگاه تحسین آمیز دخترانی که کنار خیابان قدم می زنند دو چندان می شود. ناگهان ...
همه چیز در کسری از ثانیه رخ می دهد. ماشین دیگری از روبرو سبز می شود. فرمان را تند می پیچاند. نباید تصادف کند. صدای جیغ لاستیکها در می آید. جوی بزرگی در یک قدمی است. کنترل فرمان دشوار است. صدای تق و توق شدیدی می آید. ماشین توی جو می افتد.
چند دقیقه بعد:
جمعیتی گرد آمده اند و هر کدام نظر کارشناسی می دهند. او کنار ماشین ایستاده و گریه می کند: جواب بابام رو چی بدم؟!

توضیح: کیفیت پایین عکسها به خاطر موبایلی بودن اونهاست.

عکس (گل بابونه

برای دیدن نمای بزرگتر روی عکس کلیک کنید

عکس (پروانه

برای دیدن نمای بزرگتر روی عکس کلیک کنید

عکس (جناب مستطاب مارمولک

برای دیدن نمای بزرگتر روی عکس کلیک کنید

عکس (عقاب

برای دیدن نمای بزرگتر روی عکس کلیک کنید

پیشی

واقعاً چه چیزی تو وجود موجودات (چه انسان و چه حیوان) در دوران طفولیت هست که ما باد دیدنش ناخودآگاه اینقدر لذت می بریم؟ معصومیتی سوغات آورده از یه دنیای دیگه؟ یا فقط زیبایی و با نمک بودن اونها؟ یا ....؟
منبع تصویر

The cat, The Bear and the dragon

اینو همین جوری درست کردم. نظرتون چیه؟
نسخه بزرگتر روی در این آدرس ببینید.

کدام خوشه ای؟

این عکس رو دوستم صادق از ماشین یه آدم خوش ذوق گرفته. نکته جالب ماجرا نوشته پشت ماشینه که با دایره قرمز مشخصش کردم.

هرگز نميرد آنكه دلش زنده شد به عشق

مردم با حضور پرشورشان قدرشناسی خود را به خوبی به نمایش گذاشتند.
تصویرهای بیشتر با کیفیت مناسب را می توانید در این آدرس (مجله لایف) ببینید.

مشکل اعصاب هوادارن دولت

هوی! می دونی ما طرفدارای دولت کلاً اعصاب معصاب نداریم. زیادی دور برداری می دم فاطی الهام بخورتت!
ظریفی در کامنتهای تابناک نوشته: «آقای کوچک زاده بایستی هزینه آلودگی صوتی را به شهروندانی که از رادیو برنامه را دنبال می کردند، بپردازد.»

عکس: وارثان هابیل

این عکس خیلی به دلم نشست. وقتی انسان هنوز انسانه در هنگامهٔ فقر و نداری اندک خوراکش رو با برادرش و حتی حیوانات خونگیش تقسیم می کنه.

این عکس در روستایی در لائوس گرفته شده.

منبع عکس

عکس: شکوفه های بهاری

آخرین روزهای تعطیلات نوروز، بهار تازه قدوم مبارکش را بر زمین ییلاقهای گیلان می گذارد.در چنین روزهایی دیدن شکوفه های درختان لذت خاصی دارد.
برای دیدن نمای بزرگتر، روی عکس کلیک کنید.

عکس: زاگرس و برف

کسی انتظار نداشت روز دوازدهم فروردین این برف سنگین موجب بسته شدن راه یاسوج بشه. درختهای بیچاره هم شوکه شده بودند. بیشترشون تازه برگهاشون جوونه زده بود و یا تازه شکوفه داده بودند. همزمان شدن برگها و شکوفه های بهاری و برف زیبایی خاصی به کوههای زاگرس بخشیده بود(اگر چه این هوا دشمن درختها بود).
موقعیت روی نقشه گوگل
برای دیدن نمای بزرگتر روی عکس کلیک کنید.

عکس: دریاچه پریشان

دیدن حال و روز خراب دریاچه پریشان در اول بهار بسیار دردناک بود. خشکسالی این دوساله بیشتر آب دریاچه را خشک کرده بود و پریشان به هیچ وجه آن زیبایی و شکوه همیشگی را نداشت. اگر با دقت به تصویر نگاه کنید خواهید دید که آب تا کجا عقب نشسته. پیشتر آب دریاچه درست پای سکوهای موجود در تصویر بود و مردم از اینجا برای سیاحت سوار قایقهای موتوری می شدند. حالا تنها حدود یک چهارم آب دریاچه باقی مانده بود و از آنهمه پرنده هم خبری نبود.
موقعیت روی نقشه گوگل
برای دیدن نمای بزرگتر روی عکس کلیک کنید.

عکس: تنگ چوگان

« در دره شمالی شهر تاریخی بیشاپور تنگ معروف چوگان قرار دارد. به نظر می رسد این تنگ به مناسبت بازی چوگان که از متداولترین بازیهای شاهنشاهان ساسانی بوده است نامیده شده است رودخانه زیبا و پرآب شاپور که از چشمه معروف به ساسان سرچشمه می گیرد در آن جاری است. در سمت راست این رودخانه بر سینه کوه چهار نقش برجسته و در سمت چپ دو نقش برجسته از دروه ساسانی به جا مانده است» منبع
موقعیت روی نقشه گوگل
برای دیدن نمای بزرگتر روی عکس کلیک کنید.