جلوی یه رستوران بین راهی این گربه که انگار بدجور کمبود محبت داشت خودشو لوس می کرد. با پا گردنش رو نوازش کردم. صفا می کرد حیوون!
ماشین که خواست راه بیفته حالش گرفته شده بود از اینکه رفیق تازه اش داشت می رفت. احتمالا تو خماری محبت می موند تا وقتی ماشین دیگه ای نگه داره و مسافر دیگه ای حوصله نوازش یه گربه ی آواره رو داشته باشه.
ماشین که خواست راه بیفته حالش گرفته شده بود از اینکه رفیق تازه اش داشت می رفت. احتمالا تو خماری محبت می موند تا وقتی ماشین دیگه ای نگه داره و مسافر دیگه ای حوصله نوازش یه گربه ی آواره رو داشته باشه.
2 نظر:
.
با پا نوازشش کردی ؟!
.
خسته نباشی !
.
امیدوارم که وقتی که احتیاج به محبت داشتی ، یکی هم با پا نوازشت کنه تا بفهمی که نباید به گربه بی احترامی میکردی !
.
درود بر گربه و گربه سانان
.
شرمنده رفیق
وقت غذا خوردن نمیتونستم به یه گربه نه چندان تمیز دست بزنم.
ارسال یک نظر