web 2.0

۶.۶.۸۹

عکس: تصادف

این داستان واقعی است (و احتمالاً بارها نمونه اش را دیده اید):
صدای موسیقی داخل ماشین را از چند صد متری می توان شنید. جوانک پا را روی گاز ماشین بابا می گذارد و سرعت را بیشتر و بیشتر می کند. لذت سرعت با نگاه تحسین آمیز دخترانی که کنار خیابان قدم می زنند دو چندان می شود. ناگهان ...
همه چیز در کسری از ثانیه رخ می دهد. ماشین دیگری از روبرو سبز می شود. فرمان را تند می پیچاند. نباید تصادف کند. صدای جیغ لاستیکها در می آید. جوی بزرگی در یک قدمی است. کنترل فرمان دشوار است. صدای تق و توق شدیدی می آید. ماشین توی جو می افتد.
چند دقیقه بعد:
جمعیتی گرد آمده اند و هر کدام نظر کارشناسی می دهند. او کنار ماشین ایستاده و گریه می کند: جواب بابام رو چی بدم؟!

توضیح: کیفیت پایین عکسها به خاطر موبایلی بودن اونهاست.





balatarin
Delicious
Twitter

0 نظر:

ارسال یک نظر