داره کم کم از گلشیفته فراهانی خوشم می آید:
اول برهنه می شود. خودمان را جر می دهیم و پدر گوگل را در می آوریم تا هر طور شده تن برهنه او را ببینیم. بعد هر کدام تحلیلگر و مفسری می شویم له یا علیه اقدام او تا پلشتی حرص و ولع خودمان را برای کشف تن او پنهان کنیم.
اول برهنه می شود. خودمان را جر می دهیم و پدر گوگل را در می آوریم تا هر طور شده تن برهنه او را ببینیم. بعد هر کدام تحلیلگر و مفسری می شویم له یا علیه اقدام او تا پلشتی حرص و ولع خودمان را برای کشف تن او پنهان کنیم.
بعد لبخندزنان کنار یک مرد دشتاشه پوش می ایستد تا ما عقده های نژادپرستانه مان را بیرون بریزیم و نشان دهیم در ورای ادعاهای پوشالی تمدن 2500 ساله چه باطن نژادپرست حقیری پنهان است.
از قرار او دانسته یا ندانسته دارد چهره ی واقعی ما را به خودمان نشان می دهد. امید که «خود شکنیم» و اصلاح کنیم که «آینه شکستن خطاست».
2 نظر:
زاویه دید جالب بود...
البته واژه آینه نه.باید یه ابزار دیگه...
ارسال یک نظر