اگر شما به جای من بودید و شب عید فطر از حافظ احوال می پرسیدید و او در جواب شعر زیر را می گفت چه فکر می کردید:
جهان بر ابروی عید از هلال وسمه کشید * هلال عید در ابروی یار باید دید
شکسته گشت چو پشت هلال قامت من * کمان ابروی یارم چو وسمه بازکشید ...
برای اینکه آدم بفهمد «خدا جایی در همین نزدیکی ، لای شب بوهاست یا پای سرو بلند یا...» حتماً باید مسیحا نفسی بیاید و روح در کالبد مردگان بدمد؟
و دیگر اینکه به قول خود حافظ «حشمت محتشمی خدمت درویشان است» و باز هم در کلام خود حافظ هست که:
«مرا عهدی است با جانان که تا جان در بدن دارم * هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم»
2 نظر:
آقا خوب اومده بسم الله
آقا خوب اومده بسم الله
ارسال یک نظر