web 2.0

۲۲.۱۲.۸۸

این انگلیسی های غیر قابل اطمینان

بیش از 400 نماینده مجلسین انگلیس از دولت عراق خواسته اند از بستن کمپ اشرف خود داری کند(تلویزیون فارسی بی بی سی). اصولاً ما ایرانی ها احساساتی «دائی جان ناپلئونی» نسبت به انگلیسی ها داریم و همواره به آنها بدبین هستیم. ولی حتی امروز که آنها سیاستشان را متحول شده و متفاوت از پدران استعمارگرشان می خوانند حرکاتی اینچنین تلنگری است تا بدانیم انگلیسی ها تا چه حد صداقت دارند!
در طول این سالها آنچه به روشنی می توان دریافت ریاکاری بی حد و حصر رهبران مجاهدین و جنایتکار بودن ایشان است. چطور می شود کمونیست باشی و همزمان اسلامگرای دو آتشه باشی و همزمان پولت را از کاپتالیستها بگیری؟ همینقدر که رهبران گروه نیروهای حاضر در کمپ را وادار کردند با دست خالی مقابل نیروهای مسلح عراق ایستادگی کنند نشانگر این موضوع است که تنها چیزی که برای آنها مهم نیست جان افراد حاضر در کمپ است.
حضور نیروهای مجاهدین در کنار خاک ایران و حرکتهای تروریستی گاه و بیگاه این گروه درون کشور باعث شده بهانه خوبی به دست بخشهایی ار حکومت بیفتد و هر حرکت اعتراضی مردم و یا هر گونه جنبش مدنی را به نام این گروه تروریتسی که طبعاً در خاطره مردم و درون کشور بسیار بدنام است بیالایند و این خود به معضلی برای معترضین و جنبشهای مدنی مبدل شده.
بدیهی است حقوق انسانی افراد حاضر در کمپ برای بسیاری از ایرانیها نیز کاملاً مهم و قابل احترام است ولی حضور نیرویی در نزدیکی مرزهای ایران که سابقه دهها سال ترور وحشیانه مردم عادی ایران را با افتخار یدک می کشد نه برای حکومت ایران و نه برای مردم ایران قابل پذیرش نیست. از آنجا که افراد حاضر در کمپ ایرانی هستند می توان حدس زد از حضور در ناحیه ای بد آب و هوا و امکانات اندک و در میان مردم عراق که به خونشان تشنه هستند (به دلیل کمکهای شرم آور این گروه به صدام) نمی تواند دلخواه آن باشد. سپردن این افراد به حکومت ایران نیز غیرانسانی است، چرا که مرگ و شکنجه اولین چیزی است که انتظار آنها را می کشد. پس راه حل واقعی چیست؟
در واقع همه می دانند بهترین راه، رفتن این افراد به کشورهای اروپایی است، تا هم این نیروهای عادی از برخوردهای تند حکومت در امان بمانند و هم بتوانند زندگی راحت تر و در رفاه تری داشته باشند. ولی از قرار خیابان های پاریس تنها شایسته ی قدوم رهبران گروه است! در واقع نمایندگان انگلیسی با این کار از زیر بار وظیفه انسانی ای که می بایست اروپا به دوش کشد شانه خالی می کنند و از سوی دیگر برخی هایشان هم بی گمان رشوه های مناسبی دریافت می کنند تا این بازی را به راه بیندازند و علاوه بر آن مثلاً بر دولت ایران نیز فشار می آورند.
در هر حال کسانی که در گروه های تروریستی مثل همین مجاهدین عضویت دارند بهتر است بدانند که هیچ کس به تروریستها در کشور خوش آمد نخواهد گفت و عملگی دیکتاتورهای کوتوله ای مثل رجوی ها متاسفانه عاقبت کریهی دارد.
balatarin
Delicious
Twitter

1 نظر:

پیپ خسته گفت...

جدی من وقتی شبکه این مجاهدین رو نگاه می کنم دلم واسه بعضیاشون می سوزه. یه عده آدم رو می بینم که شستشوی مغزی شدند و در واقع تو همون سال های 57 و 58 جا موندن. یه عده بیچاره کهمغزشون رو با تنفر از رژیم و واژه هایی مثل انقلاب و آزادی و خلق و این جور مزخرفات پر کردند. بیچاره هایی که تا وقتی عضو اون سازمان باشن هیچ جای دنیا وطنی ندارند.

ارسال یک نظر