web 2.0

۹.۲.۸۸

ماموریت نمایشگاه و غیره

1- بالاخره یک هفته کاری شلوغ و پر ماجرا رو از سر گذروندم. ماموریت کاری مشترک باعث شد یسنابابا رو هم زیارت کنیم. دیداری کوتاه ولی مایه مسرت. راستش وقتی پیمان به دیدن من اومد سخت در حال فک زدن و مخ زنی مشتریان شرکت بودم ولی خیلی دلم می خواست بیشتر از اینها وقت بذاریم و همصحبت بشیم.
حالا پس از یه هفته ماموریت اومدم مرخصی تا کمی استراحت کنم. گمونم بیش از هر چیز فکم احتیاج به استراحت داره!
2- نمایشگاه بین المللی نفت و گاز از بهترین نمایشگاه های ایرانه. اگه کاسب خوبی باشی کاسبیت اونجا همیشه به میلیارده. چینیها مثل همیشه حضور فعال داشتند (با اون ناهارهای تهوع آور گیاهی و عجیبشون). ترکها چقدر تو بازار ایران فعال شدند! می گن با توجه به تحریمها هر چی رو بخواین از شیر مرغ تا جون آدمیزاد از اروپا واستون میاریم. محصول خوب هم هر چی دارین خریداریم. خلاصه دارن حسابی از موقعیت خراب ما بهره مفید می برن. واسه ما خوبن البته (با این تحریمهای لعنتی).
3- مشکل حمل و نقل و ترافیک نمایشگاه هم که تا ابدالدهر حل نمی شه. چند متر از ورزشگاه انقلاب و زمین جنوبی خود نمایشگاه بیشتر مشکل رو حل می کرد. اصلاً اگه این پایتخت درپیت ما ده درصد همت اصفهانیا رو داشتند دو تا زیر گذر رو گذرایی که عین قارچ تو اصفهان درمیاد و مشکلای ترافیک رو حل می کنه می ساختن و قال قضیه کنده بود. دیگه هم لازم نمی شد میلیاردها خرج کنن تا نمایشگاه رو به خارج از شهر ببرن. البته به قول یه راننده تاکسی پس کی بخوره؟!
4- تو این روزایی که من حسابی گرفتار بودم. تنور انتخابات هم که به سلامتی داره داغ می شه. این ثمره عین هزاردستان می مونه، هر جا بری هستش. حالا هم که به سلامتی بوقای تبلیغاتی معجزه قرن رو برداشته. سفرهای استانی هم بحمدالله دارن نتیجه دار می شن بالاخره. تا حالا که سودمند نبودن ولی این در انتخابات دارن حربه موثر دولت نهم برا تبلیغات می شن (اونهم به هزینه رایگان بیت المال). کی به کیه، تاریکیه!
balatarin
Delicious
Twitter

0 نظر:

ارسال یک نظر