web 2.0

۲۶.۱۱.۸۷

نمایشنامه مبتذل سرخابی


نمایشنامه آغاز می شود. بازیگرانی که زمانی بازیکن بودند به زمین می آیند. نیمه اول نبردی خنک و بی مزه در میانه میدان جریان است. در نیمه دوم استقلالیها گلی را به ثمر می رسانند. سپس وزنه هایی چند کیلویی به پاهایشان بسته می شود و عقب می نشینند تا طبق متن نمایشنامه قرمزها گل تساوی را بزنند. متاسفانه قرمزها در این فصل ضعیف تر از آنند که خودشان بتوانند آبرومندانه نقششان را بازی کنند. در وقت اضافه تعویضی عجیب و غریب رخ می دهد و هندبالیست زمینهای فوتبال به زمین می آید تا به لطف حرکت مهیرالعقول او تساوی امسال به تیم حریف تقدیم شود.
شب سیاستمداراها و امنیه چی ها که خود را ناتوان از کنترل یک بازی خانگی با برنده و بازنده می دانند راحت و آسوده سر بر بالین می گذارند. ما اما، با احساسی همراه با حماقت و حقارت!
نمایشنامه نویس بی ذوق حتی به خودش زحمت تغییری اندک در متن نمایشنامه را هم نداده. فقط گل تساوی (به دلیل ضعف یک سوی میدان) از دقیقه 85-87 به وقت اضافه منتقل می شود. گویی آنها می دانند100 بار دیگر هم که همین سناریو را تکرار کنند ما به ورزشگاه می رویم و هورا می کشیم و کف می زنیم و به خودمان تلقین می کنیم که همه چیز واقعیست.
آدم خیال می کند توی ماتریکس اسیر است و همه چیز دروغین و سناریویی مبتذل است. فیلم (Wag the Dog) را دیده اید؟ عین همان فیلم همه چیز نمایشی و دروغین جلوه می کند. جنگها، صلح ها، اعتقادات و حتی خود زندگی.

balatarin
Delicious
Twitter

0 نظر:

ارسال یک نظر