وزیر راه، روزنامه ایران 16 اردیبهشت 87 : « راه های کشور استاندارد است. »
در جاده به سمت آستارا می رویم. کامیونی در جاده لش سنگینش را به آهستگی به پیش می برد و صف ماشینهای پشت سرش در این جادهٴ بسیار باریکِ ترانزیتی بی صبر می شوند و سعی می کنند سبقت بگیرند. تریلیهایی که از روبرو می آیند بوق وحشتناکشان را به صدا در می آورند و پژویی تا یک قدمی مرگ پیش می رود. از خودم می پرسم: «چرا جاده ای توریستی که به علاوه محل اصلی تردد کامیونهای ترانزیتیِ صادراتی و وارداتی به آسیای میانه است اینقدر بد و باریک است؟»
طبق آمارهای رسمی سالانه حدود 27000 ایرانی در جاده های مرگبار ایران کشته می شوند. دروغ بزرگی مهمترین عامل این مرگ و میر را بی احتیاطی راننده ها می داند اما اگر جاده ها بزرگراه و آزادراه باشند باز هم انحراف از مسیر و شاخ به شاخ شدن ماشینها قاتل مردم خواهد بود؟
ناخودآگاه یاد جادهٴ تهران شمال می افتم که سالهای مدیدی است با آمدن و رفتن چند دولت هیچکدام عُرضهٴ ساخت آنها (که بسیار واجب هم هست) را نداشته اند. جاده یاسوج به بابامیدان که هرساله ده ها نفر را به کام مرگ می کشد و سالهاست پیمانکارها با یک تونلش لاس می زنند، جاده بهبهان به اصفهان که کل زیرسازیش انجام شده و قرنهاست که معلوم نیست معطل چیست، آزادراه قزوین رشت که سرنوشتش مانند بقیه راه هاست، جاده ترانزیتی و بسیار پرتردد شیراز به بندرعباس که لقب پرافتخار «جاده مرگ» را یدک می کشد و کلی جاده های دیگر که ایرانیها را به کام مرگ می فرستند و کوچکترین اهمیتی برای مدیران ارشد مملکت ندارد و یا اگر دارد، لیاقت و توانایی ساختن و راه اندازی جاده هایی استاندارد را نداشته اند و ندارند.
کاش آقای وزیراین سطوررا می خواند تا در پاسخ آن جمله غیرمنطقی اش پاسخ بشنود:
شب خوش آقای رئیس جمهور! خوب بخواب آقای وزریر راه! فردا هم فقط 74خانواده ایرانی عزادار خواهند شد!
در جاده به سمت آستارا می رویم. کامیونی در جاده لش سنگینش را به آهستگی به پیش می برد و صف ماشینهای پشت سرش در این جادهٴ بسیار باریکِ ترانزیتی بی صبر می شوند و سعی می کنند سبقت بگیرند. تریلیهایی که از روبرو می آیند بوق وحشتناکشان را به صدا در می آورند و پژویی تا یک قدمی مرگ پیش می رود. از خودم می پرسم: «چرا جاده ای توریستی که به علاوه محل اصلی تردد کامیونهای ترانزیتیِ صادراتی و وارداتی به آسیای میانه است اینقدر بد و باریک است؟»
طبق آمارهای رسمی سالانه حدود 27000 ایرانی در جاده های مرگبار ایران کشته می شوند. دروغ بزرگی مهمترین عامل این مرگ و میر را بی احتیاطی راننده ها می داند اما اگر جاده ها بزرگراه و آزادراه باشند باز هم انحراف از مسیر و شاخ به شاخ شدن ماشینها قاتل مردم خواهد بود؟
ناخودآگاه یاد جادهٴ تهران شمال می افتم که سالهای مدیدی است با آمدن و رفتن چند دولت هیچکدام عُرضهٴ ساخت آنها (که بسیار واجب هم هست) را نداشته اند. جاده یاسوج به بابامیدان که هرساله ده ها نفر را به کام مرگ می کشد و سالهاست پیمانکارها با یک تونلش لاس می زنند، جاده بهبهان به اصفهان که کل زیرسازیش انجام شده و قرنهاست که معلوم نیست معطل چیست، آزادراه قزوین رشت که سرنوشتش مانند بقیه راه هاست، جاده ترانزیتی و بسیار پرتردد شیراز به بندرعباس که لقب پرافتخار «جاده مرگ» را یدک می کشد و کلی جاده های دیگر که ایرانیها را به کام مرگ می فرستند و کوچکترین اهمیتی برای مدیران ارشد مملکت ندارد و یا اگر دارد، لیاقت و توانایی ساختن و راه اندازی جاده هایی استاندارد را نداشته اند و ندارند.
کاش آقای وزیراین سطوررا می خواند تا در پاسخ آن جمله غیرمنطقی اش پاسخ بشنود:
شب خوش آقای رئیس جمهور! خوب بخواب آقای وزریر راه! فردا هم فقط 74خانواده ایرانی عزادار خواهند شد!
0 نظر:
ارسال یک نظر