نوروز هم آمد و رفت. مثل همه روزهاي ديگر. اگر چه مثل هيچ روزي نيست.سال جديد آغاز شد. باز هم ايران عزيز گرفتار موج تهديدها و چنگ و دندان نشان دادن هاست. ساعت هم ثابت ماند تا در كار خدا دخالتي نشده باشد(!)من هم كه تمام اين روزها را در خانه ماندم و بعد از مدتها مشتري پر و پا قرص تلويزيون شدم.راستي صد رحمت به تلويزيون خودمان. تازه اين همه هم غر مي زنيم ( كه البته حق هم داريم) اين حضرات لس آنجلسي كه جداً خودشان را مسخره كرده اند.يا مجريهاي عجيب و غريبشان ور مي زنند و يا تبليغات مزخرف پخش مي كنند. باران هم متاسفانه نيامد و طبيعت گچساران كه هميشه بهارش درست اواخر اسفند و اوايل فروردين است به زيبايي هميشگي نيست.راستي گنجي هم بالاخره آزاد شد. نمي دانم اين بار چه قدر دوام مي آورد؛ اما اميدوارم هيچ كس در اين سرزمين به خاطر انديشه اش در بند نشود.
به هر حال اميدوارم سالي كه به نام نامي پيامبر رحمت نامگذاري شده پر از عطوفت او و همچون وجودش براي همه انسانهاي نيك پر بركت باشد
0 نظر:
ارسال یک نظر