web 2.0

۱۸.۴.۹۰

توضیحاتی درباره ی (آن کس که نداند و نداند که نداند!)

مطلبی درباره موج توهین ها و تهمت ها به مسعود بهنود به خاطر اظهار نظرش در برنامه ی پارازیت نوشته بودم. پای همان مطلب و نیز در بالاترین کامنت های زیادی گذاشته شد که گمان کنم بد نیست پاسخ برخی از آنها را مطرح کنم:
1- دوستی گله کردند که چرا با کنایه از لفظ چگوارا و چامسکی استفاده کردم. دلیلش عصبانیت از رفتارهای عجیب برخی دوستان بود و از این بابت متاسفم.
2- اینکه چرا نیک آهنگ و بهنود را با هم عنوان کردم: چون در هر دو مورد بی دلیل موجی از بهتان و دشنام در شبکه های اجتماعی و بالاترین به راه افتاد.
3- با انتقاد و نوشتن یادداشت هایی در ردّ ادعای آقای بهنود ابداً مخالف نبوده و نیستم، بلکه شدیداً مخالف جریان سازی و تهمت و دشنام در مواردی مشابه هستم.
4- نه قصد رأی دادن دارم و نه قصد تشویق مردم به شرکت در انتخاباتی که لیست قبولی هایش از مقامات بالا می آید، ولی معتقدم آدمی مثل بهنود که نه در سیاست کم دانش است و نه در تاریخ، بی دلیل و شانسی سخن نمی گوید و باید حرفش را شنید و بدان دقت کرد.
5- ابداً منکر تاثیر گذاری روشنفکرها و فعالین اینترنتی بر فضای سیاسی و فکری کشور نیستم، ولی نظرات مردم عادی جامعه و افراد پایین تر از متوسط جامعه (که تعدادشان هم کم نیست) را هم نمی توان نادیده گرفت.
balatarin
Delicious
Twitter

0 نظر:

ارسال یک نظر