web 2.0

۱۱.۲.۹۰

تحلیل یک مصاحبه: ما دیگر اصول گرا نیستیم

وسط دعواهای قدرتِ این روزها و قهر و آشتی های رئیس دولت، ماجراهای جالب دیگری هم دارد اتفاق می افتد. برخی زرنگی احمدی نژاد و دور و بری هایش را جدی نمی گیرند، ما من شخصاً از زمان مناظره ها ایمان آوردم که هیچ کدام از مسخره بازی هایش از روی نادانی نیست، بلکه با علم کامل بازی درمی آورد.
حالا که عرصه سیاست کشور از نیروهای اصلاح طلب و تحول خواه خالی شده، تصور برخی بر این بود که همه چیز درون حکومت به سمت یکپارچگی پیش برود. اما بعید است اینطور باشد. به هر حال وسوسه قدرت بیشتر و منابع مالی و اعمال سلیقه خاص در امور مملکتی، سبب خواهد شد که مرز بندی های تازه ای در میان آنچه به عنوان محافظه کاران (اصول گرایان) می شناختیم ایجاد شود.
در این سالها خط فکر تازه ای شکل گرفته که می توان آن را احمدی نژادی نامید. آنها در حال حاضر به اندازه کافی منابع قدرت، منابع مالی و منابع انسانی دارند که خود را زیر مجموعه یا وامدار کسی ندانند.
روزنامه شرق مصاحبه خیلی جالبی با امام جماعت نهاد ریاست جمهور داشته که با مطالعه دقیق آن می توانید نکات جالبی را برداشت کنید:
1- تائید مرز بندی های تازه در اردوگاه اصول گرایان:
{{آیا شما خودتان و احمدی‌نژاد را اساسا اصولگرا می‌دانید؟
نه!
‌‌خب اسم جریان، تیم یا حزب شما چیست؟
تیم خدمت به مردم و مبانی انقلاب. لازم نیست که ما اسم خاصی داشته باشیم اما ما نام مان اصولگرا نیست. ...
‌‌چه اسمی؟
یک پیشنهاد‌هایی هست اما هنوز به نتیجه نرسیده. اما قطعا اسم ما اصولگرا نیست.}}
2- چرا احمدی نژادی ها نمی خواهند جزئی از اصول گرایان باشند؟
{{حجت‌الاسلام عباس امیری: اما من از شما می‌پرسم که نتیجه دور قبل انتخابات مجلس و ائتلاف ما با اصول گرایان چه شد؟ الان مثلا در تهران چند نماینده طرفدار احمدی‌نژاد هستند؛ خیلی کم. پس چرا ما باید دوباره ائتلاف کنیم؟ لزومی ندارد. ما می‌آییم افراد مردمی و متقی و چهره‌های جدید و جوان را معرفی می‌کنیم. حتی ممکن است افرادی از گروه‌های اصلاح‌طلب که در حاشیه هستند در لیست ما قرار بگیرند.}}
همان طور که در این جملات دیده می شود احمدی نژادی ها دیگر به سهمی که پیرمردهای محافظه کار برایشان قائل می شوند نمی توانند قانع باشند، وقت آن رسیده که آنها خودشان سهم خودشان را از قدرت بگیرند.
3- احتمال کاندید شدن مشایی، تاکتیک تبلیغاتی و امیدی که احمدی نژادی ها به او دارند:
{{اين رای بالایی که می‌گویید مشایی می‌آورد چقدر است؟
حتی بیش از احمدی‌نژاد.
‌‌حتی بیش از احمدی‌نژاد؟
بله! چون هنر ایشان را مردم دیده‌اند و از سوی دیگر تخریبی که اتفاق افتاده کمک می‌کند ایشان رای بالایی بیاورند. مردم ما مظلوم دوست هستند و هرکسی مظلوم شود به او رای می‌دهند.
‌‌یعنی الان مشایی مظلوم است؟
بله! ایشان حتی شکایت هم که می‌کند رسیدگی نمی‌کند.}}
این می تواند تاکتیک تبلیغاتی احمدی نژادی ها برای پنهان کردن کاندیدای اصلی انتخاباتی شان باشد، اما به هر حال آنها بدشان نمی آید که مشایی همچنان به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری مطرح باشد. ضمن آنکه خود احمدی نژاد رأی هایی را هم که آورده بیشتر مدیون تبلیغات منفی و مظلوم نمایی ها بوده، راهبردی را که بارها جواب داده چرا باید کنار گذاشت؟

4- تعریفی جدید از رابطه احمدی نژادی ها با مصباح:
{{ حجت‌الاسلام عباس امیری: ما ضمن احترامی که به آیت‌الله مصباح یزدی می‌گذاریم اما در مسایل سیاسی و اجتماعی از رهبری تبعیت می‌کنیم. یک انتقاد به آقای مصباح این است که آقای مصباح عزیز مگر آقا نفرمود مسایل را فرعی و اصلی کنید؟ مگر آقا نفرمود اصلا به بحث مشایی نپردازید و اگر اشکالی هست فرعی است؛ پس چرا مساله مشایی شده مساله اصلی کشور.}}
احمدی نژادی ها همواره انگ شاگردی مصباح و دنباله روی از وی را بر پیشانی داشته اند، اما حالا که غول چراغ جادو آزاد شده از کجا معلوم استاد بتواند آن را مهار کند؟ البته شاید این هم یک پالیسی تبلیغاتی برای راحت کردن خیال افکار عمومی از همسو نبودن این جریان با تئوریسین خشونت باشد، اما همان طور که گفتم این امکان هم وجود دارد که دیگری نیازی به این استاد نه چندان خوشنام در میان احمدی نژادی ها احساس نشود.

متن کامل مصاحبه را از اینجا بخوانید.
balatarin
Delicious
Twitter

0 نظر:

ارسال یک نظر