web 2.0

۱۵.۱۰.۸۹

درباره ادعای استعمار زبانی

به طور اتفاقی از طریق بالاترین به وبلاگی به نام «دل نوشته های یک نجومی» رسیدم. مطلبی تحت عنوان «استعمار زبانی» جدید ترین نوشته این وبلاگ است. در این نوشته نیز متاسفانه ادعای برخی از دوستان (به ویژه ترک زبانان) دوباره مطرح گردیده.
بارها دیده ام این مسائل در میان دوستان وبلاگستانی مطرح گردیده. این روزها با افزایش نارضایتی از حکومت مرکزی برخی رفتارهای قومیت گرایانه نیز افزایش یافت. حتی در رفتار آذری ها در خصوص حمایت از تیم تراکتور سازی نیز بیش از آنچه علائق ورزشی موثر باشد علائق پان ترکیستی نمود دارد. بنابر این لازم دیدم نظرم را در این باره بنویسم.
من با استدلال هایی مشابه این مطلب اصلا موافق نیستم.
اولا پس از هجوم ترکان به ایران تا کنون، به جز دوره های کوتاهی، ترک ها همواره در رأس حکومت حضور داشته اند و حتی این روند تا امروز نیز تداوم دارد. بنابراین مظلوم نمایی ای که در بین برخی هموطنان ترک مرسوم شده ابداً واقعی و منصفانه نیست.
ثانیا فروغیِ سیاستمدار از فروغی ادیب سواست. به نظر من تاکید ایشان بر هویت زبانی مشترک نه از روی تملق پهلوی ها که بیشتر از علاقه برای داشتن هویت و ملیت یکپارچه است. دیدن آدم ها تنها از یک زاویه و جزمی سخن گفتن درباره آنها چندان صحیح به نظر نمی رسد.
در مورد جوک ها هم متاسفانه این همان نگاهی است که به خاطر یک «نه منه» یک آشوب بزرگ به پا می شود و آزادی بیان به طلف آن سرکوب می شود. همیشه جوک های ترکی را ترک ها خودشان می گویند، جوک های لری را خود لرها و جوکهای عربی را عربهای خوزستان. اینکه آدم شوخ طبعی و شادمانی های کوچک مردم را هم تنگ نظرانه ببیند ابدا درست نیست.
حتی الفبایی که این دوست محترم در نوشتارشان استفاده می کنند، آیا واقعاً ترکی است؟ الفبای لاتین موجب قطع رابطه فرزندان یک مملکت با تاریخ و ادبیات و فرهنگ کشورشان نمی شود؟
پیش از این نیز اینجا نوشته بودم فارسی پیشینه ی فرهنگی و هویت مشترک ما ایرانی ها را تضمین می کند. حتی بخش بزرگی از ادبیات و فرهنگ این مملکت هم مدیون «ترکان پارسی گوی» است.
به علاوه ملیت یکپارچه ی ایرانی چیزی نیست که یک ایرانی با هر قومیتی بتواند از آن چشم پوشی کند، پس چشمداشت هر فرد قومیت گرایی به اینکه در صورت تغییرات حکومت نگاه ایرانی ها تغییر کند و مثلاً راضی به استقلال کردستان شوند انتزاعی و دور از واقعیات است.
اینکه یک ترک، کرد یا بلوچ بخواهد فرزندش زبان یا لهجه اجدادی اش زا به عنوان زبان دوم (مثلاً در مدارس) فرا بگیرد حقی غیرقابل انکار است. اما توقع کاستن از نقش و اهمیت هویت ایرانی یا زبان فارسی خواسته ای گزاف است.
نوبت به حکومتی ها و بنیادگرایان مذهبی که می رسد دادمان از تعصب آنها بالا می رود، اما آیا یاد گرفته ایم که خودمان فارغ از تعصب های قومی و قبیله ای تصمیم بگیریم و عمل کنیم؟
balatarin
Delicious
Twitter

5 نظر:

علی فهیم نیا / Əli Fəhimniya گفت...

دوست عزیز.فکر کنم خیلی عجله کرده اید. جواب حرف های شما را در طول کل پست ها خواهم داد. از شما دوستانه درخواست می کنم تا روند پست های مرا بخوانید تا بدانید که چرا این حرفها را زده ام.

Anonymous گفت...

این جوک ها در دوران امروز ما کمی طبیعی ولی پیشینه ما مخالفت شدیدی با این جک ها داشتند برای نمونه واکنش تند استاد شهریار به این جک ها را میتونم مثال بزنم

ماهی گفت...

سلام
قبل از هر چیز بلاگ و دیدگاه هایتان را دوست دارم
اما درباره آخرین پست
خوب من خودم ترکم..........درست است ما انواع جوک هرا درباره قومیت های خودمان داریم...جوک های ترکی.....لری.......رشتی ....قزوینی....
اما باور کنید تحمل پذیری اقوام نسبت به این جوک ها چندان زیاد نیست!خودتان از جوک های لری خیلی لذت می برید....شاید بعضی هایش بانمک باشند....ولی خیلی هایش اهانت آمیزند.
درباره مساله زبان.....روند "اجباری"که در پیش گرفته شده.....مقاومت زبانی را به وجود آورده....وگرنه هر ترکی می داند برای موفق بودن هر چه بیشتر در زنگی اش باید زبان فارسی را به خوبی فرا بگیرد

bita گفت...

منم که هم کرد و هم لرم از هیچکدوم از جوک هایی که راجع بهشون میگن ناراحت نمی شم.بیشتر یه جور شوخیه.ولی به نظرم ما اصولا"شور همه چیو در میاریم.یکیشم همین مورده.

یک ترک گفت...

سلام
شما گفته اید:اینکه یک ترک، کرد یا بلوچ بخواهد فرزندش زبان یا لهجه اجدادی اش زا به عنوان زبان دوم (مثلاً در مدارس) فرا بگیرد حقی غیرقابل انکار است. اما توقع کاستن از نقش و اهمیت هویت ایرانی یا زبان فارسی خواسته ای گزاف است.
سؤال من این است که اصلا چرا یک ترک باید زبان مادری اش را به عنوان زبان دوم در مدارس یاد بگیرد؟چرا به عنوان زبان اول یاد نگیرد؟
من فکر میکنم نگاه شما به این مسائل زبان کمی نژاد پرستانه است که البته امیدوارم ناشی از بی اطلاعی شما باشد نه چیز دیگر.

ارسال یک نظر