web 2.0

۲۶.۱۰.۸۸

«جکها و لُرها» یا «لُرها و ملاها»

جک اول:
مرد لُری به پاسگاه محل مراجعه کرد و به فرمانده پاسگاه گفت: « طوطیم گم شده.» فرمانده پاسگاه:« وسط این همه جرمای سنگین توقع داری دنبال طوطی تو بگردیم.»
مرد لُر:«نه. فقط خواستم بدونین اگه طوطی رو پیدا کردین و کفر به خدا گفت یا فحش به آخوندا داد نظر شخصی خودشه و به من هیچ ارتباطی نداره.»
جک دوم:
ملایی داشت روضه کربلا می گفت. با پایان روضه پیرمرد لری گفت:
« حاج آقا تو که خودت می دونی ما لُرا چقدر برامون مهمه تو دعوا کتک نخوریم. حالا از صبح تا حالا هی می گی امام رو زدن، امام رو کشتن، بچه هاشو زدن... قربون امام برم یه سنگی، یه چوبی یه شمشیری پیشش نبید این از خدا بیخبرا رو بزنه؟ خو اینها همش نبید، لااقل فحش که می تونست بده. بگین لااقل چندتا فحش آبدار به اینا بده خوب!»
balatarin
Delicious
Twitter

0 نظر:

ارسال یک نظر