web 2.0

۲۹.۱۱.۸۷

درباره نامزدی خاتمی


قصه نوکن
زین کهنه قصه ها
امید هیچ شفایی نمی رود
اگر چه به خاطر بسیاری از مسائل ترجیح می دادم میرحسین کاندیدای اول اصلاح طلبان شود اما به هر روی از آمدن خاتمی خرسندم و طبعاً هر کمکی از دستم بربیاید مضایقه نخواهم کرد. اما این بدین معنی نیست که نظر منتقدانه و متفاوتی نداشته باشم.
1- آقای خاتمی و اصلاح طلبان باید بپذیرند احمدی نژاد میوه باغ اصلاحات است. در واقع برآورده نکردن خواست عموم مرد منجر به انتخاب گزینه ای برای نه گفتن و مخالفت آنان با خواستهای اصلاح طلبان شد. یعنی بدون فرافکنی و مقصرسازی داشتن اشتباهات پذیرفته شود.
2- نهادهای فوق دولت و سازمانهای نظامی و شبه نظامی زیر مجموعه آنها چه در انتخابات و حتی در صورت پیروزی احتمالی رودر روی آقای خاتمی صف آرایی خواهند کرد و از هیچ تلاشی برای تخریب توان ایشان و دولت احتمالی آینده مضایقه نخواهند کرد. طبعاً این بار جمله «نگذاشتند!» کارایی نخواهد داشت. برای مدیریت یک کشور به بلبشوییِ ایران اول از همه باید جرأت داشت.
3- تعریف غیرت ما لُرها این است که در شرایط دشوار و حتی جنگ و دعوا پشت یارانت را خالی نکنی، یعنی اگر 18 تیر شد یا روزنامه بندان شد یا سیاسی کُشان شد از ترس منافع شخصی و حزبی و جناحی حامیان خود را به گیوتینِ نامردی نسپارید! تحصن مجلس ششم اگر ماهها پیش انجام می شد، یقیناً با حمایتهای خیره کننده مردم مواجه می شد، اما انجام این کار پس از بی تفاوتی به آنهمه فاجعه و در دفاع از صلاحیت خودِ آقایان، بی تفاوتی مردم و تعبیر آن به دفاع از منافع شخصی را موجب شد. به علاوه به کار گماشتن غارتگران بیت المال و میلیاردرهای یقه دیپلماتی نیز چیزی نیست که با ادعای علاقه به مردم سازگار باشد.
4- آقای احمدی نژاد به درست رفاه مردم و مشکلات اقتصادی را نشانه رفت و بازی را برد (و البته هرگز به وعده هایش عمل نکرد). این چیزها تعارف برنمی دارد. تجربه دولت اصلاحات نشان داد: این که وزیر اقتصاد از یک جناح باشد، رئیس بانک مرکزی از جناح مخالف، وزير بازرگانی مخالف هردو باشد و هر سه اینها با سفارش و رودربایستی وارد دولت شده باشند، نتیجه ای جز ویرانی اقتصاد و نارضایتی مردم نخواهد داشت.
5- در مورد بحران اقتصاد جهانی و قیمت پایین نفت و خالی شدن جیبها و بدهکار شدن دولت توسط دولت نهم هیچ معجزه ای رخ نخواهد داد. پس هر گونه برنامه اقتصادی می بایست با توجه به این موارد باشد و بهانهٴ پیش بینی نکردن این موارد تنها باعث تمسخر خواهد شد.
6- رئیس جمهور باید جرأت و جسارت داشته باشد که در صورت لزوم در قانون اساسی تغییراتی در جهت دموکراتیک تر شدن مملکت و افزایش سهم رئیس جمهور و مردم در قدرت داشته باشد؛ قبلاً که نداشتید، الان دارید؟
7- تلویزیون و رادیو دشمن شمارهٴ یک هر دولت اصلاح طلبی است که در ایران بر سر کار بیاید. نیاز فوری و مبرم هست که تلویزیون خصوصی یا حدااقل در اختیار دولت (و نه نهادهای فوق آن) وجود داشته باشد. این موضوع بسیار بسیار مهم است و هم در دوره اصلاحات و هم در دوره دولت مورد علاقهٴ صدا و سیما محرز بود.

balatarin
Delicious
Twitter

0 نظر:

ارسال یک نظر