مطالب زیادی برای گفتن دارم، اما عیال مربوطه اولین مطلبش رو نوشته تا تو این وبلاگ (سهم ما از فرهنگ و اندیشه) منتشر کنه. خدایی این زنا نکته های جالبی رو می بینن که ما مردا هیچ وقت بهشون اینطور دقیق نیگا نمی کنیم. خودتون بخونین:
چند روز پیش همسر یکی از همکارام فوت کرد.این آقا تازه بازنشسته شده بود و این ماه قرار بود اولین حقوق بازنشستگیش رو بگیره اما خیلی اتفاقی وقتی برای شکار رفته بود،تو جنگل سکته کرد.تا اینجای قضیه همه چیز عادیه،مثل شنیدن خبر مرگ خیلی از آدمهایی که فقط اسمشون رو شنیدیم و با یه «خدا رحمتش کنه» فراموشش می کنیم.
امروز تو مسیر رفتن به مدرسه ناخودآگاه قلعه حیوانات رو تو ذهنم مرور می کردم،نمی دونم به چی فکر می کردم که به این کتاب رسیدم. اما وقتی به شخصیت باکسر رسیدم یاد همسر همکارم افتادم.
باکسر رو یادتون هست؟ همون اسبی که سخت کار می کرد تا آسیاب بادی راه بیفته و بازنشسته بشه و از مزایای اون استفاده کنه، اما کمی قبل از راه اندازی آسیاب می میره ....
حالا ما تا لیسانس و بعد فوق لیسانس بگیریم و در بهترین حالت زود یه کار مناسب پیدا کنیم و 30 سال هم خدمت صادقانه داشته باشیم چند ساله می شیم؟
0 نظر:
ارسال یک نظر