web 2.0

۱.۹.۸۵

پرنده زخمی

دیروز یکی از دوستان سار زخمی ای را در باغچه پیدا کرد. طفلک، پرنده حتی نای بال بال زدن و تقلا کردن برای فرار را هم نداشت. زخم شکمش جای تفنگ بادی به نظر می رسید. زخمش را پانسمان کردیم. رفیقم میخواست آن را نگه دارد، اما اصرار کردم تا رهایش کند. می دانستم پرنده مردنی است. خواستم لااقل آزاد باشد و بمیرد. همیشه از دیدن پرنده ای که زندانی قفس است بدجوری دلم می گیرد. هیچ چیز نفرت انگیزتر از این میله های قفس و زندان نیست.

خدا کند زنده مانده باشد!

balatarin
Delicious
Twitter

0 نظر:

ارسال یک نظر