در مملکتی که هیچ چیز سر جای خودش نیست، نقش دولت در اقتصاد هم به درستی تعریف نشده. دولت به جای آنکه ناظری منصف و مقتدر باشد، هزاردستان اقتصاد است. بنگاه های اقتصادی و صنایع مملکت یا مستقیماً در اختیار دولت است یا با واسطه. بسیاری از شرکتها در ظاهر خصوصی هستند، اما سهام آن متعلق به چند بانک و بنیاد است و آنها متعلق به دولت. یا اینکه شرکتها متعلق به افراد عالی رتبه دولت وطبعاً برخوردار از رانتهای دولتی هستند. اگر هم موسسه اقتصادی یا صنعتی خصوصی سازی می شود، تحت شرایطی غیر منصفانه ( با قیمتهای غیر واقعی) به افراد ناصالح و ناکارآمد سپرده می شود که شرکت مذکور را به تعطیلی می کشانند و پس از مدتی دولت مجبور می شود مجدداً آن شرکت را (به زور) به تملک خود درآورد.
روز شنبه (20/8/85) کارگران شرکت اکتریک ایران رشت که بر اساس گفته خودشان بیش از 540 نفر از آنها بیکار شده اند و بیش از سه سال است که حقوقی دریافت نکرده اند جلوی تعاونی مصرف آن شرکت که از قرار به بخش خصوصی سپرده شده ( و عملکرد آن گویای میزان کارآمدی و تخصص صاحبان جدید شرکت است) تحصن کرده بودند. در پلاکاردهایی که در محل نصب گردیده از رئیس جمهور درخواست کمک گردیده و از رئیس صدا و سیما درخواست شده سانسور خبری مربوط به این موضوع شکسته شود. رئیس جمهور که به دلایل اسرار آمیز بیش از یک سال است سفرش به گیلان را به تعویق می اندازد و صدا و سیما هم که با بیان چند کلمه از مشکلات، متهم به دشمنی درجه یک دولت نهم است؛ پس همه نیک می دانیم که هیچ کدام از درخواستها راه به جایی نخواهد برد. بنابراین از آنجا که خواسته اصلی کارگران بیکار شده را مطلع شدن جامعه از مشکلاتشان و وظیفه وبلاگها را (در شرایط فعلی جامعه ما) اطلاع رسانی می دانم، از شما که این مطلب را می خوانید تقاضا می کنم برای گسترش مطلب (با آوردن اصل آن یا لینک دادن به آن) کمک کنید تا شاید فردِ صاحب قدرتِ با وجدانی پیدا شود و با خواندن خبر به حل مشکل این کارگران کمک کند.
عکسهای مربوط به مطلب
روز شنبه (20/8/85) کارگران شرکت اکتریک ایران رشت که بر اساس گفته خودشان بیش از 540 نفر از آنها بیکار شده اند و بیش از سه سال است که حقوقی دریافت نکرده اند جلوی تعاونی مصرف آن شرکت که از قرار به بخش خصوصی سپرده شده ( و عملکرد آن گویای میزان کارآمدی و تخصص صاحبان جدید شرکت است) تحصن کرده بودند. در پلاکاردهایی که در محل نصب گردیده از رئیس جمهور درخواست کمک گردیده و از رئیس صدا و سیما درخواست شده سانسور خبری مربوط به این موضوع شکسته شود. رئیس جمهور که به دلایل اسرار آمیز بیش از یک سال است سفرش به گیلان را به تعویق می اندازد و صدا و سیما هم که با بیان چند کلمه از مشکلات، متهم به دشمنی درجه یک دولت نهم است؛ پس همه نیک می دانیم که هیچ کدام از درخواستها راه به جایی نخواهد برد. بنابراین از آنجا که خواسته اصلی کارگران بیکار شده را مطلع شدن جامعه از مشکلاتشان و وظیفه وبلاگها را (در شرایط فعلی جامعه ما) اطلاع رسانی می دانم، از شما که این مطلب را می خوانید تقاضا می کنم برای گسترش مطلب (با آوردن اصل آن یا لینک دادن به آن) کمک کنید تا شاید فردِ صاحب قدرتِ با وجدانی پیدا شود و با خواندن خبر به حل مشکل این کارگران کمک کند.
عکسهای مربوط به مطلب
0 نظر:
ارسال یک نظر