تاریخ مشروطه کسروی، جلد 2 ، صفحه 733
شاعر: میرزا جعفرآقا خامنهای
من ای خدا به تو نالم ز زاهدان ریایی / که عالمی بفریبند با قبا و ردایی
به خلق حُرمت می، میکنند ذکر ولی خود / ز خون بیگنهان مست هر صبا و مسایی
به گاه موعظه آزار مور را نپسندند / به قتل و غارت شهری کنند حکمروایی
دهند مردم بیچاره را به پنجۀ جلاد / نه شرمشان ز پیمبر، نه بیمشان ز خدایی
بیا که خون شده جاری، به جای آب به تبریز / به حکم شاه و به فتوای چند شیخ ریایی
به بندگان خدا بسته گشت راه معیشت / ولایتی شده مفلوک و مبتلا به گدایی
خدا که امر عبادش حواله کرده به شوری / حرام بشمرد این ابلهان ریش حنایی
بلی، ز گاو مجسم مجو فضیلت انسان / که آدمی نه به ریش است و نی قبا و کلایی
0 نظر:
ارسال یک نظر