web 2.0

۱۰.۳.۸۸

رئیس جمهور انقلابی، خالی بند و یا واقعگرا؟!

کاندیدای مورد نظر من باید همه مشخصات دموکراسی را در کشور پیاده کند. او باید شعار اصلی اش را آزادی بیان و آزادیهای فردی انتخاب کند و تا پای جان برای دفاع از مطبوعات قربانی شده بکوشد. او باید فوراً قوانینی تصویب کند که کلیه حقوق اجتماعی و فردی زنان را تامین کند. قدرت مقامهای عالی مقدس باید فوراً از آنها گرفته شود. هیچ کس نباید در مسائل شخصی و خصوصی مردم دخالت کند. ساختار قوه قضاییه و نیروی انتظامی باید تغییر کند. ...
کاااااااات!
اینها خواسته های بسیاری از دوستان روزنامه نگار و اهالی وب فارسی است که این روزها از آنها می شنویم و می خوانیم و توقعاتی است که موجب می شود موسوی را به باد انتقاد بگیرند که چرا بیشتر روی اقتصاد مانور می دهد.
حتی اگر گفتن این سخن موجب دلخوری شما شود بی تعارف باید بگویم گوینده این جملات یا در فرنگستان بی خبر از حال و روز مملکت و مردم است و یا از گشت در وب فارغ نمی شود تا واقعیتهای مردم (مردمِ پایینِ ونک) را ببیند و لمس کند.
به قول قدیمیها شکم گرسنه ایمان ندارد. بی شک عجز در مورد مسائلی مثل فاجعه کوی دانشگاه، قتلهای زنجیره ای و تعطیلی فله ای مطبوعات در ناامیدی مردم از اصلاحات موثر بود، اما آنچه بیش از همه مردم را آزرد ناتوانی دولت اصلاحات از حل مشکلات اقتصادی مردم (اگر چه قابل مقایسه با خرابی این سه ساله نبود!) بود. همچنین فاصله روشنفکرنماهای سیر با مردم گرسنه سبب شده هیچ کدام دیگری را درک نکند. مردم ما فقر واقعی و ملموس دارند نه از نوع فقری که فرانسویها از آن شاکی هستند، فقر نان دارند. دوستان لابد اخراجهای فله ای این روزهای صنایع را ندیده اند و چشمهای پر از اشک کارگرها شرمنده شان نکرده که دم از حقوق بشر و حقوق زنان می زنند.
آمار رسمی تورم 27 درصد است و دولت افزایش 5 درصدی را برای کارگران لحاظ کرده. می فهمید یعنی چه؟ اگر برای اینها از دیالوگ تمدنهای خاتمی و افکار پوپر و جنبشهای فیمینیستی و پلورالیزم و سکولاریزم بگویی فحشت می دهند و دست به دامن عوامفریبهایی می شوند که در عرض 4 سال ممکلت را 40 سال به عقب کشانیدند.
همه ما خوهان موارد ابتدای یادداشتم هستیم، اما نه با شکمهای گرسنه! به علاوه همانطور که گفتم اگر هم ما با شکمهای گرسنه حاضر باشیم برای این خواستها مبارزه کنیم مردم هرگز حاضر نیستند یاریمان کنند. چند انتخابات اخیر به خوبی واقعیت را نشان داد.
به علاوه اینها هم مثل حرفهای احمدی نژاد شعارهای توخالی است. وقتی آقای کروبی از این مسائل سخن گفت و بی پرده به دولت تاخت من هم لذت بردم، اما پذیرش حکم حکومتی ای که هنوز داغش بر دل همه ما مانده به دستور چه کسی بود؟ صحبتهای رئیس مجلس وقت یادتان رفته؟ آنها هنوز هم حکم حکومتی، نهادهای نظامی و شبه نظامی، کفن پوشان و جرات کشتن را دارند و ... پس خودتان را گول نزنید!
اگر منتظرید رئیس جمهور آینده بیاید و همه چیز را از بیخ و بن بکند و طرحی از نو بسازد و انقلابی عمل کند، لطفاً به خودتان زحمت ندهید. نه امروز رأی بدهید، نه فردا فحش!
چنانچه خواستار این هستید که منطق گرایی افزایش یابد، مدیران تواناتر در جایگاه های مهم بنشینند، منافع ملی لحاظ شود و رشد و ثبات اقتصادی تدریجاً حاکم شود، در سایه رشد اقتصادی و صنعتی رفاه و شکم سیری مردم ایران تدریجاً حاصل شود و همزمان با اینها اصلاحات سیاسی و توسعه آزدیها صورت پذیرد (که روندی طبیعی است) بی گمان صندوق های رأی منتظر شما هستند.
لینک مطلب در بالاترین (منتظر رای و همراهی شما)
balatarin
Delicious
Twitter

0 نظر:

ارسال یک نظر