web 2.0

۲۹.۸.۸۷

زنهای محله و آقای تاریخ دان

چندماهی در یک محله سنتی در یک شهر سنتی زندگی می کردم. زنهای محله به سرکردگی زنی مسن، چاق و پاچه پاره (همسر یه شوفر ماشین سنگین) هر شب سر کوچه گردهمایی داشتند و تمام مسائل رو با جزییات تحلیل می کردند. ناگفته پیداست که زاویه دید این تحلیلها کاملاً خاله زنکی بود! گردهمایی هر شب تا حدود 1/5 نیمه شب ادامه داشت. نکته جالب توجه این بود که گردهمایی زنهای محله شبهای پنجشنبه (شب قبل از جمعه!) به دلایل کمی تا مقداری معلوم تعطیل بود.
به طرز عجیبی وقتی این آقای معتضد را در شبکه دو تلویزیون می بینم یاد جلسه زنهای آن محله سنتی می افتم:
به خاطر آن لحن مبتذل و جَواتی اش در بیان تاریخ؟
به خاطر تحلیلها و دلیل تراشیهای آبگوشتی؟
به خاطر سیاه نماییها و دروغهای زیاد؟
به خاطر هیکل و قیافه اش (منهای عینک) که شبیه آن زن چاق سرکردهٴ زنها است؟
balatarin
Delicious
Twitter

0 نظر:

ارسال یک نظر