web 2.0

۵.۱۲.۸۶

انتخابات و رویکرد قبیله ای

دموکراسی وقتی در یک کشور نهادینه می شود که شرایط آن نیز کمابیش فراهم باشد. در ایران به ویژه در شهرهای کوچک یکی از بزرگترین آفتهای انتخابات،برگزیدن بر اساس احساسات قبیله گرایانه است. همچنین در بسیاری از نقاط کشور بزرگان طایفه و خاندان فردی را انتخاب می کند (معمولاً بر اساس مصالح مالی و قبیله ای) و سپس اکثر افراد آن طایفه یا خاندان رای خود را بر آن اساس به فرد مورد نظر می دهند.
در استان ما (کهگیلویه و بویراحمد) نیز اوضاع بر همین منوال است. در گچساران وقتی از رای دهندگان دلیل رای دادنشان را بپرسی اول فارس، قشقایی یا لر بودن کاندیدا را در نظر دارند و سپس طایفه قشقایی ای که از آن برامده و چنانچه لر باشد طایفه لر او را در نظر می گیرند. بعد چنانچه طایفه رای دهنده با طایفه کاندیدا در عهد عتیق خصومتی نداشته باشد و بزرگان خانواده ها هم حکم به رای دادن به وی دهند موضوع لیاقتهای فرد کاندیدا بررسی می شود. البته اولویتهای دیگری از جمله میزان هدایا و مبلغ خرید رای و قولهای اشتغال و وام نیز تاثیرگذارتر از میزان لیاقت کاندیداست.
همین رفتارهای ماقبل تاریخی و شرم آور باعث شده همواره اَنگ منطقه محروم روی پیشانی منطقه بماند و انگشت شمار مدیران لایق شهرمان جرات گام نهادن در میدان سیاست را نیابند. طبعاً نتیجه آن می شود که کوتوله های سیاسی به مناصبی بزرگتر از قامت فکرشان دست یابند و خودمان به طنز آنها را ملقب به «ساکت ترین نماینده مجلس!» کنیم.
در میان کاندیداهای فعلی نظامیان نیز حضور دارند و مردم ما بدون هیچ گونه آگاهی از خطر حضور نظامیان در سیاست تنها به صرف قبیلهٔ آنها دنباله رویشان می شوند. مردم کشوری که محصور در میان تجربیات تلخ و گزنده کودتاهای پاکستان و ترکیه است با خیالی راحت اجازه می دهند نظامی گری در سیاست مملکتشان وارد شود و به زودی احکام پادگانی و غیرقابل سرپیچی سرلوحه سیاست این مُلک شود. ضمن اینکه نیروی نظامی مملکت نیز از مدیران خویش تهی می شود و منجر به ضعف قوای نظامی می شود و چنانکه می بینیم سیلی از ایشان از نظام خارج می شوند و راهی گود سیاست می شوند!
اگر به موارد بالا فقر واقعی و ملموس مردم و به تبع آن فروش رای هایشان را اضافه کنیم، نتیجه تاسف بار آن به راحتی قابل پیش بینی است. عجیب آن است که بسیاری از جوانان و تحصیلکرده های ما هم دقیقاً از چنین قواعدی پیروی می کنند که جداً مایه شرمساری است.
کاش کمی به خودمان بیاییم و واقعیات را بهتر و منطقی تر ببینیم. مدعی نیستم که همه چیز ایده آل است و با یک انتخاب صحیح اوضاع عالی و ایده آل می شود اما بدیهی است فرستادن یک وکیل لایق با سوابق درخشان مدیریتی می تواند تا حد زیادی بر اوضاع شهر ما و حتی کشور تاثیر بگذارد.
امیدوارم هر کدام از ما بر اساس لیاقتها و وجدان خودمان و نه علایق مالی و قبیله ایمان در انتخابات شرکت کنیم!
balatarin
Delicious
Twitter

0 نظر:

ارسال یک نظر