web 2.0

۱۹.۷.۸۶

جَر

-«هووووووی کدخدا هوووووی!»
- « اوی زهر ماااااااار! اوی چمااااق! متتی چارچشم تو نیخوای بذاری مو یه صُب مِث آدم از خَو بلند شُم؟»
-« چه نشسی کدخدا؟ کشتِن، خوردِن، بردِن. جَر شده مثلِ دو شَو سیاه! اهالی «بُلکوم آباد» رِختن تو ده! دارن همه جا رو به تش می کشن!»
-« به جهنّم! ایطور که تو اول صُب داد و قال کردی گفتم یا عامو فیدل مرده یا مَش هوگو با زنش قهر کرده. به سخنگوی ده بگو جار بزنه ما تا آخرین نفس از حقمون دفا می کنیم. به میراب ده هم بگو اَو رو سهمیه بندی کنه تا مردم آماده باشن. به شیرعلی قصاب هم بگو هر کی تو دِه در مورد جَر حرف بزنه با ساتور بره سراغش. خودت هم برو گورتو گم کن بزار بخَوسُم.»
جَر:جنگ
بُلکوم: قلدر
تَش: آتش
خَوسیدن: خوابیدن
شو: شب
اَو: آب

balatarin
Delicious
Twitter

0 نظر:

ارسال یک نظر