web 2.0

۲۶.۶.۸۵

غروب شرق

نمی دانم تا حالا برای شما هم پیش آمده که برای سرگرم شدن در هواپیما تنها روزنامه موجود در آن (جام جم) را به امید دیدن مطلب دندان گیر و خواندنی بارها ورق بزنید و هیچ نیابید؟ در این صورت اگر شما هم به خواندن روزنامه علاقه مند هستید خوب می دانید در این قحطی نوشتارِ خوب، «شرق» چه نعمت گرانبهایی است.

حتی این اواخر که ترس تعطیلی، بخشهای سیاسی روزنامه را زیادی مهربان کرده بود، مقالات فلسفی، ادبی و هنری آن اینقدر خواندنی و قوی بود که بتوان ساعتی را با آن خوش بود و چیزی از آن آموخت. حقیقت این است که دلبسته اش شده بودم، مثل گل آقا یا انگشت شمار روزنامه هایی از این دست.

و حالا «شرق» هم غروب کرد، مثل «ایران»، مثل بسیاری دیگر. واین یعنی نقد ممنوع!

متاسفانه مسئولینی که چنین می کنند نمی خواهند بفهمند کلامی که ساکت می شود، بغض می شود و سپس شکل مشت می گیرد و اندیشه ای که مجال بروز نمی یابد رنگ خشونت. آنچه برای نظام خطرناک است صدای منتقد نیست بلکه خفقان منتقدین است و رفتارهایی از این دست نه با دین سنخیت دارد و نه با جمهوریت.

گمانم به اندازه کافی آب در هاون کوفتم، پس به عنوان کلام آخر غروب «شرق» را به خودم و شما تسلیت می گویم!

balatarin
Delicious
Twitter

0 نظر:

ارسال یک نظر