web 2.0

۳۱.۴.۸۷

عشق روزهای وبا

مدتیه تو وبلاگ نویسی تنبل شدم. دلیلش این نیست که از این کار بریدم یا دلسرد شدم یا لذت نمی برم. این مدت گرفتاریهای زیادی داشتم که وقت و بیشتر از اون ذهنم رو مشغول کرده و باعث شده نتونم به موقع مطلبی روی وبلاگ بذارم. ور رفتن با تیتر روزنامه ها یا گذاشتن تبلیغات قشنگ محیط وبلاگ رو کسل کننده و یکنواخت می کنه. اگه بخوام طنز (که بیش از هر نوع دیگه ای دوستش دارم) بنویسم ممکنه سر سبز بر باد بدم یا با این ترس خنک و بی مزه بنویسم. برای نوشتن مطالب سیاسی و انتقادی خوب باید درگیر اخبار و تحلیلهای سیاسی بود که این روزا با موشک بازیا و هسته بازیای دولت ما و آمریکا و نگرانی از جنگ و ویرانی مملکت دل و دماغ این کارا رو نذاشته. وقتی هوس می کنم از مسائل اجتماعی بنویسم می بینم اینقد اوضاع اقتصادی و اجتماعی مردم اینقد ناخوشاینده که نوشتن از مردم بیشتر شبیه به غُرغُر و سیاه نماییه تا اجتماعی نویسی! اگه بخوام از روزانه های خودم بگم هم بی شک تلخی این روزهام به خواننده های وبلاگ منتقل می شه که منصفانه نیست. اینه که زبان در کام گرفتم!
اما حالا سعی می کنم دوباره به مخم یه تکونی بدم و مطالبی رو که احتمالاً به درد کسی از دوستان بخوره بنویسم. ممنون که من و این وبلاگ رو تحمل می کنین.

balatarin
Delicious
Twitter

0 نظر:

ارسال یک نظر