web 2.0

۲۰.۵.۸۶

خود شکن، آیینه شکستن خطاست

واسه بچه های شرکت روزای شنبه و چهارشنبه یه زمین فوتبال اجاره کردیم. بچه ها مشغول بازی بودن. یکی از همکارا محکم زیر پای یکی دیگشون زد. بعد با خونسردی از کنار اون که از درد به خودش می پیچید رد شد گفت«زود ببرینش بیرون که وقت تیم ما به هدر نره.» وضعیت همکار آسیب دیده رو که رو به راه کردیم با خودم فکر کردم یعنی ارزشش رو داره؟ یه بازی ساده فوتبال ارزش این رو داره که سلامتی یه انسان رو به همین راحتی به خطر بندازی و حتی حاضر به عذرخواهی نباشی؟

یاد همکارایی افتادم که واسه تملق و چاپلوسی دائم تو اتاق مدیرای شرکت هستن و از اون بدتر نون بقیه همکارا رو می بُرن و زیرآبشون رو می زنن. یعنی نگه داشتن شغل ارزشش رو داره؟

دور و برت پر از آدماییه که افتخارشون سهیم شدن دوست دخترشون با رفقاشونه (روش قدیمی مچ گیری ظاهری) یا افرادی که از ظلم حکومتیا و روسا دائم آه و فغان دارن اما رفتارشون نسبت به کارگرا و پایین دستیا حالت رو از هر چی آدمه به هم می زنه.

از این مثالها می تونی بی نهایت ردیف کنی.

balatarin
Delicious
Twitter

0 نظر:

ارسال یک نظر