web 2.0

۲۰.۱.۸۶

اتحاد واقعی

... واقعا اگر در بحث اتحاد اسلامی جدی هستیم، مقدمه واجبش یک جور بازنگری و شاید «انتقاد از خود» است در درون شیعیان ( والبته در میان اهل تسنن هم). ما خیلی مقصریم در دور شدن اهل تشیع و تسنن. لازمه این انتقاد از خود که گفتم هم دست کشیدن از اعتقادات و حتی انصراف از پایبندی به حقانیت شیعه نیست. لازمه اش نوعی رواداری است. ... مشکل از خدا و پیغمبر و امام و قرآن نیست. مشکل از مزخرفاتی است که ما در ذهن پرورده ایم، یا سالها در ذهن ما فرو کرده اند. اتحاد اسلامی، اگر شوخی اش نگیریم، جرأت می خواهد. آیا ما حاضریم جرأت نقد خود و گذشته و در یک کلام «نقد تشیع» را داشته باشیم و به خرجش دهیم؟ هم جرأت و هم صداقت با خویشتن می خواهد به قدر کوه. آیا کسی پایه این کار هست؟ آیا جرأتش هست؟ ... (الپر)

حتی اگر جهان بینی ما کاملاً غیر مذهبی باشد ناگزیریم بپذیریم که کشورمان بخشی از دنیای اسلام است و اینگونه شناخته می شود. اکثریتی از این مملکت پایبند مسائل مذهبی اند و بی شک این بر تفکر و فرهنگ و رفتارشان تاثیر گذار است. اگر نخواهیم بخشی از امت اسلامی هم باشیم سرنوشتمان که با آن گره خورده به ما می گوید که می بایست راهی معقول برای تعامل با اعضای آن بیابیم.

دعوای کهنه شیعه و سنی همواره ضربه های سهمگینی بر پیکر جوامع اسلامی وارد کرده و ما هم از این قاعده مستثنی نیستیم. متاسفانه هنوز بر منبرهای ما بهشت را به نام شیعیان سند می زنند و اهل سنت را در بهترین حالت گمراه می خوانند و در میان سنی ها هم وضع بهتر از این نیست.گمان ندارم چنین باشد که خدای من خسیس نیست و بهشت به آن بزرگی را چنین محدود نمی کند.

به قول شیخ بهایی سوراخ دعا گم کرده ایم. دین آمده تا رابطه ما با خدا و خوبیها را شکل ببخشد و مقصد و مقصود به هر حال خداست. و ما خدایمان، پیامبرمان، دینمان و بیشینهٔ اعتقادات و فرهنگمان یکسان است. اصلاً عجیب است که علی و عمر عمری را در کنار هم به سر می آورند و در مشکلات جامعه اسلامی از هیچ یاری ای دریغ نمی ورزند و پیروان این دو مذهب کاسه داغتر از آشند.

در زمانی که بنیادگرایی و تروریسم از دل جامعه اسلامی می جوشد و بدخواهان اسلام و مسلمانها از هر تلاشی برای نشان دادن این تفکرات به عنوان نماینده تفکر و رفتار اسلامی دریغ نمی کنند، دامن زدن به اختلافات شیعه و سنی و تحریک احساسات مسلمانها جهت سوءاستفاده در این جهت عین دشمنی با اسلام است، خواه توسط بزرگان شیعه صورت بگیرد و خواه به وسیله بزرگان سنت. سخن در این رابطه زیاد است و گوشهای ناشنوا فراوان، اما آنچه بیش از همه نمود دارد سخنی است که الپر به طور غیر مستقیم سعی کرده بگوید و من کمی رکتر از زبان حافظ نقل می کنم: تا ریا ورزیم و سالوس مسلمان نشویم!

balatarin
Delicious
Twitter

2 نظر:

Pazh گفت...

شايد قدري به اين دعواي ديرينه‌ي سني و شيعه بپردازم!

Pazh گفت...

شايد قدري به اين دعواي ديرينه‌ي سني و شيعه بپردازم!

ارسال یک نظر