web 2.0

۱۹.۱.۸۶

نمایشگاه دوپاره

جهان چون و خط و خال و چشم ابرو است * که هر چیزش بجای خویش نیکوست

اگر یک ذره را برگیری ازجای * خلل یابد همه عالم سراپای

یادداشتی از سید خوابگرد در رابطه با دو پاره شدن نمایشگاه کتاب خواندم. یادم هست پارسال به همراه علی سری به نمایشگاه زدیم. من برای اولین بار بود که نمایشگاه کتاب تهران می رفتم و حسب شنیده هامان از دوستان پایتخت نشین توقع بسیار بالایی از آن داشتم. اما متاسفانه اصلاً در آن حدودی که گمان می کردم نبود و آنجا هم پربود از کتابهای بازاری. راهنماهای جنسی (که خود عقیمند و با ایما و اشاره حرف می زنند)، فالگیریهای هندی و چینی و قهوه و غیره، کتابهای مثلاً روانشناسی (که بیشتر موعظه است و بی اصول روانشناسی) و خلاصه درصد کتابهای درست و حسابی کم بود. در پی چند کتاب که در بازار نیافته بودم، تمام نمایشگاه را گشتم و نیافتم. در این یکساله اخیر بارها پیش آمده خواسته ام کتابی جالب و درست و حسابی را بخرم اما همینکه دیده ام چاپ امسال است منصرف شده ام. دلیلش هم واضح است. می ترسیدم تیغ سانسور هستی کتاب را از آن گرفته باشد.

انصافاً این حرف سید شنیدنی است که رفتارهای عجیب و غریب این دولت بیشتر ناشی از خامی و ندانستن است. دو پاره کردن نمایشگاهی که یک پاره اش آنگونه بود و اطمینان خواننده هایش به کتابها چنانکه شرحش رفت، به معنای نابودی نمایشگاه کتاب تهران است.

از همه جالب تر اینکه در مملکت ما کتابفروشی در مصلی است و نماز در دانشگاه و نظامی بر سر وزارت فرهنگ و لابد فرداها شاعری یا ناشری فرمانده ارتش!

در پرانتز:

پارسال یکی از خدمات ارزشمند و تحسین برانگیز مسئولین نمایشگاه در جایی نوشته شده بود که دیدن عکسش خالی از لطف نیست. برای دیدن نمای بزرگتر عکس زحمت یک تقه بر آن را تقبل کنید.


balatarin
Delicious
Twitter

0 نظر:

ارسال یک نظر