web 2.0

۲۰.۹.۸۵

انتخابات، پرده آخر

کم هزینه ترین راه برای پیشرفت ایران

چند روزی است که فکر انتخابات شورا ها بدجوری ذهنم را مشغول کرده. اکثر ما از وضع موجود چندان راضی نیستم. البته دلایلمان متفاوت است. برخی در پی جامعه ای دموکرات تر با آزادیهای سیاسی و فکری بیشتر و عاری از زندانیهای عقیدتی هستند. برخی در پی کسب آزادیهای اجتماعی بیشتر و داشتن حوزه خصوصی و فردی وسیعتری هستند (مثل بسیاری از کشورهای دیگر، به ويژه کشورهای غربی). دلمشغولی اکثر مردم عادی نیز وضعیت اقتصادی و رفاهی نابسامان مملکت است و دلشان می خواهد تغییر عمده ای در این اوضاع حاصل شود. حتی برخی نگاه ملی گرایانه دارند و دلشان می خواهد ایرانی قدرتمند و دارای یک دیپلماسی کارآمد و به دور از شعارهای ایدئولوژیک را ببینند که جهانیان به آن احترام بگذارند و از عرصه ورزش گرفته تا سیاست همه در پی له کردن منافع آن نباشند.

اگر با خودمان صادق باشیم این خواستها و نارضایتیها ممکن است به نقطه بی بازگشت برسد. وقتی ملتی تمام راه ها را بر خود بسته ببیند ممکن است به سوی سرنگونی حکومت رهنمون شود. چیزی که افرادی مثل من به شدت از آن وحشت داریم. دلایلمان هم واضح است. ما طعم سختیهای یک انقلاب را چشیده ایم. این تجربهٔ دشوار، اما ارزشمند به ما یاد داد که تغییر یکبارهٔ حکومت چه به شکل انقلاب، کودتا، کمک نظامی بیگانگان یا هر شکل دیگری موجب ویرانی تمام ساختارها یک اجتماع می شود و ممکن است باز هم به برادرکشی ها، کمیته های پاکسازی ادارات یا سایر کارهایی که در انقلابها و حرکتهای رادیکال مرسوم است بینجامد. ضمناً خانواده و نزدیکان بسیاری از ما تاوان سنگینی برای به وجود آمدن و حفظ جمهوری اسلامی پرداخته اند. به دلایل مذکور و بسیاری دلایل دیگر این گزینه از نظر من منفور و مردود است.

با این حساب باید با وضع موجود ساخت و نه تنها نقایص را رفع نکرد که به افزایش آنها کمک کرد؟ بدیهی است این راه هم منطقی نیست. بنابراین باز هم برمی گردیم به کم هزینه ترین راه، یعنی اصلاح تدریجی. و بهترین راهکار براین رسیدن به این هدف استفاده از حق رای ما در انتخابات است. متاسفانه در یک سال و اندی اخیر ایران از چند سو در جامعه جهانی در موضع ضعف قرار گرفته و تندرویها و رفتارهای رادیکال از لحاظ اقتصادی و دیپلماتیک مشکلات عدیده ای را برای ما به ارمغان آورده. اما افراد ناپخته با شعارهای تند پنجاه و هفتی از سیاره دیگری نیامده اند و نتیجه رای خود ما هستند. این ذات دموکراسی است. اگر اشتباه کرده ایم اکنون این حق را داریم که آن را جبران کنیم.

نمی خواهم منکر ضعفها و کاستیهای اصلاح طلبان شوم. در این مدت هم بسیاری از این ضعفها را بیان کرده ام. شاید اصلی ترین آنها هم همین باشد که درست مانند دموکراتهای آمریکا در انتخابات اخیر، فاقد یک راهبرد کامل و جامع هستند و تنها با استفاده از ضعف عملکرد حریف وارد میدان می شوند (مثل سال 76). اما با این وجود نمی توان حرکتها و اقدامات مثب انجام شده توسط آنان را نادیده گرفت.

اکنون که به هر صورت اصلاح طلبان توانستند ائتلاف کنند، خوب است که فرصت مجددی به آنها داده شود (اگر قدردان فرصت داده شده توسط مردم باشند). برخی از چهره های حاضر در این ائتلاف افرادِ به نسبت کارآمدِ نظام هستند. افرادی مثل نجفی، مسجد جامعی، ابتکار یا حتی هادی ساعیِ ورزشکار (که هنوز آلوده سیاستکاری و سیاستبازی نشده) می توانند گزینه های مناسبی برای رای دادن باشند.

تحریم راه وسوسه انگیزی برای بیان مسالمت آمیز عقاید ملت است، اما آیا واقعاً تحریم در شرایط فعلی عملی است؟ عده زیادی که شرکت در انتخابات و یا حمایت از گروه خاصی را واجب شرعی می دانند به پای صندوق رأی خواهند رفت. عده ای هم که به دلایل قوم و قبیله ای و شخصی در انتخابات شوراها شرکت خواهند کرد. پس راهبرد تحریم انتخابات پیشاپیش شکست خورده است!

حتی اگر قرار است به اصلاح طلبان رای ندهیم بهتر است به افراد میانه رو تر و با تجربه تری مثل طلایی یا خادم رای دهیم تا اینکه به ائتلاف «رایحه خوش خدمت» که اکثر اعضای آن بی تجربه و تندرو هستند رای دهیم و یکپارچگی ای را که در این مدت یکساله هیچ فایده ای نداشته حفظ و تقویت کنیم.

در پایان بازهم برای خودم و شما که این مطلب را می خوانید یادآوری می کنم که کم خطرترین و کم هزینه ترین راه برای پیشرفت مملکت استفاده از حق رایمان است.

پیوندهای مرتبط:

ائتلافی برای نه گفتن به احمدی نژاد - چای داغ

گفتگوی ناممکن با تحریمی ها - هنوز

و چرا به اینهایی که گفتم؟ - تبعیدی عصبانی

ارگان ائتلاف اصلاح طلبان

وحدت کاندیداها تفاوت امروز با دیروز – وبنوشت (متاسفانه آقای ابطحی هنوز متوجه نشده که پیروزی احمدی نژاد بیش از یک خوش شانسی ساده بوده!)

از اصلاح طلبان بپرسید

balatarin
Delicious
Twitter

2 نظر:

سولماز گفت...

لذت بردم.نظرهاي روزهاي اولت كه مساله انتخابات را در يادما مطرح كرده بوده ام.يكجورهايي نا اميدم كرده بود .

سولماز گفت...

لذت بردم.نظرهاي روزهاي اولت كه مساله انتخابات را در يادما مطرح كرده بوده ام.يكجورهايي نا اميدم كرده بود .

ارسال یک نظر